Friday, March 03, 2006

اژدهاي زمان تشنه كام است

اژدهاي زمان تشنه كام است

مي خورد هر نفس خون ما را

اي خدا،يك نفس ياريم كن

تا خورم خون اين اژدها را

#

چشم بر زندگي وانكرده

مي كند مرگ زور آزمايي

رنگ صبح جواني نديده

شام پيري كند خود نمايي

#

سينه ها مدفن آرزوها

رنج و ناكامي از حد فزون شد

اي بسا گل كه نشگفته پژمرد

وي بسا مي كه ناخورده خون شد

#
ازدهاي زمان تشنه كام است

تشنه كامي كه سيري ندارد

كام اين ازدها تر نگردد

گر فلك تا ابد خون ببارد

#
تا كه آيندگان را چه بخشد

مانده رفتگان را به ما داد

تازه ها را پيا پي كهن كرد

كهنه ها را به باد فنا داد

#
روزي آيد كه در پهنه دهر

ذي حياتي به غير از خدا نيست

ازدها هم چنان تشنه كام است

زانكه او تشنه جاوداني است


Comments: Post a Comment



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?