Wednesday, January 30, 2008

164

یاهو مسنجر جلوم بازه و دارم به آیدیت نگاه میکنم
به چراغ روشن بقل اسمت نگاه میکنم و بهت پی ام نمیدم
فکر میکنم که چقدر بعضی وقتها مثل من لج دربیار میشی...
وقتی که حرفتو نمیزنی...
حتی بدتر از اون وقتی که نصفه حرف میزنی و آدمو میذاری تو خماری
به دوستیمون فکر میکنم,میبینم
خیلی از چیزایی که به خیلی ها نگفتم به تو گفتم
خیلی وقتا از اینکه آن بودی ولی بهم پی ام ندادی دلخور شدم
خیلی وقتا وقتی که از یه چیزی ناراحت بودم دوست داشتم تو آن بشی تا باهات حرف بزنم هرچند که شاید چیز خاصی هم نمیگفتی , در واقع خوبیش این بود که سعی نمیکردی چیز خاصی بگی ,ولی نمیدونی چند بار تو این ناراحتی ها وقتی باهات حرف زدم پشت کامپیوتر گریه کردم و خالی شدم
چقدر غیبت ملت رو کردیم و خندیدیم و دنباله سوژه گشتیم
خیلی وقتا وقتی به این فکر کردم که میخوای از ایران بری ,با اینکه خیلی نمیبینمت ,کلی غصه خوردم و ناراحت شدم
و خیلی چیزای دیگه که الان یادم نمیاد
....
اولش که شروع کردم به نوشتن اینا میخواستم سرت غر غر کنم که یعنی چی ؟خب چرا به یه چیزی گیر میدی که بدونیش ولی دلیلشو نمیگی و کلی مشکوک میزنی و آدم رو اذیت میکنی
نمیدونم شبیه غر غر هست یا نه ولی برای من کافیه:دی


Monday, January 28, 2008

163

شاعر میگه:
Mother, looking at me
Tell me, what do you see
Yes, I lost my mind
Daddy, looking at me
Will I ever be free
Have I crossed the line
پووووووووففففففففففففففففف


Thursday, January 24, 2008

162

مهم نیست چی ولی تو هر چی بگی من به خودم میگیرم
مهم نیست چی ولی تو هر کاری بکنی من به خودم می گیرم
مهم نیست چی ولی تو هر پستی بذاری من به خودم میگیرم
ولی تو انقدر شوتی یا خودت رو میزنی به شوتی که نه حرفای منو میشنوی نه کارامو میبینی نه هیچیِ هیچی

Wednesday, January 23, 2008

161

من اون فیلم رو ندیدم نه اون شعر رو نخوندم
این بابا رو نمیشناسم هیچ وقت اونور نبودم
من همینم که هستم یه آدم معمولی
هیچ وقت مهم نبودم ,نباید کار سختی باشه
به خودم دروغ نگفتم ,فکر نکردم لازم باشه
زندگی رو دوست دارم یه زندگی معمولی
نمی خوام کتاب باشم دوست دارم که گوش بدم به یه قصه معمولی
نمی خوام عاشق باشم اگه آخرش جدایی
نمی خوام پولدار باشم اگه قیمتش رهایی
نمی خوام زندگیمو به پای شهرت بریزم
دوست دارم خودم باشم یه آدم معمولی
دوست دارم خودم باشم خودم باشم خودم باشم
نمی خوام اول باشم مگه زندگی مسابقه است
نمی خوام تو جمع باشم تنهایی یه قاعده است
نمی خوام به من بگن چی باید آرزو کنم
من می خوام خودم باشم یه آدم معمولی
عشق خودمو برم یه عشق معمولی
به من ربطی نداره اسم این هنرپیشه چیه
اصلا برام مهم نیست این کارخونه مال کیه
هرکسی هرچی داره هرکی که هست خوش به حالش
من می خوام خودم باشم یه آدم معمولی
آره می خوام خودم باشم یه آدم معمولی
من می خوام خودم باشم یه آدم معمولی

Saturday, January 19, 2008

160

تو اتاق نشستم صدای یکی از این مداح ها میاد:


یاد اون لحظه ای که دو تا ملک سوال کنن

یاد ساکت شدنم

یاد اون شلاقایی که میزنن روی تنم

که بگو خدات کیه
قبلت کجاست

چیه کتابتو

اسم پیمبرتو بگو

کمکم کن نمونه

کمکم کن نمونه

جوابم توی گلو

تو سوال اولی بگم علی

دیگه هر چی که بگن بگم حسین

من قبلتک : حسین

من دینک : حسین

من امامک : حسین

من کتابک : حسین

دینم حسین .... روحم حسین ..... خونم حسین ..... عشقم حسین ....

اول حسین ..... آخر حسین ......

قبله ... مکه .... کعبه .... زمزم .... صفا .....



*****

دلم واسه خدا سوخت !!



یه اس ام اس اومد برام که :
حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود افسوس که بجای افکارش زخمهایش را نشانمان دادند و بزرگنرین دردش را بی آبی نامیدند.
گویا از دکتر شریعتی میباشد



This page is powered by Blogger. Isn't yours?