Friday, August 24, 2007

۱۵۰

عروسی دوستان به آدم خیلی خوش می‌گذره� ولی عروسیه دوست صمیمی واقعاً یه چیز دیگه هستش
بدجوری اشک آدم در میاد :( :X
دیشب نامزدیه فرشته بود� واقعاً اصلاً هنوز باورم نمی‌شه همش فکر می‌کنم یه مهمونی بود. نکتهٔ جالبش این بود که همهٔ فامیلای فرشته منو می‌شناختن! :D
دیشب کلی خاطره از دبیرستان تو ذهنم مرور شد
اینم می‌نویسم که یادم بمونه :D:
اول از همه فاطمه موسی
نگین
مریم خداوردیان
الهه
فاطمه خمسه:X
فرشته:X
فائزه

Comments:
baba ey val,mobarake,shirini bede :D
agha in listi ke neveshte boodi kasaii boodan ke raftan ghati khooroosa ?!?!?!
;)
ishlaa be aroosi o namzadi o aghd o ... vali man nabasham :D
 
Post a Comment



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?