Monday, April 07, 2008

170

دیشب قبل از خواب تصمیم گرفتم گشتی در بلاگستان بزنم
نتیجه این شد که وقتی سیستم رو خاموش کردو و رفتم زیر پتو
چشام از تعجب گرد شده بود
وهمش فکر می کردم که چی شد که اینطوری شد

حالا عرض می کنم خدمتتان

به چندین وبلاگ سر زدم از وبلاگ هایی که همیشه می خوانم بگیر
تا بلاگ هایی که هرزچندگاهی گذرم بهشان می خورد
و بلاگ هایی که اولین بار بود زیارت می کردم
در کل به جرات می توانم بگویم 1 تا نهایتا 3 تا از آنها بودند که در پست هایشان فحش های رکیک دیده نمیشد
نمی دانم این دیگر چه مدل اپیدمی است که راه افتاده
یک جورایی انگار با کلاسی است یعنی انگار هرچی فحش هایت خفن تر باشد تو آدم دانشمندتر و باحال تری هستی
خوب قبلا هم دیده بودم این چیز هارا و منم بهشان خندیده بودم
ولی این بار قضیه فرق می کرد
نه یکی نه دوتا
هر جا می رفتم اگر پست اول و دوم تروتمیز بود دیگر پست سوم حتما پایه خانواده وسط کشیده میشد
خوبیش (؟) این است که ملت نمی گذارند در حق هیچ یک از اقوام و فامیل اجحاف(؟)شود همه مورد عنایت اند
نمی دانم چه لذتی دارد
فقط نگویید برای خالی شدن است که اصلا در کتم نمی رود حتی یک نفر هم هر روز برای خالی شدنش نیاز به فحاشی از این نوع داشته باشد
چه برسد به این همه آدم

....
به این جای پست که رسیدم دنبال جمله ای می گردم تا تمامش کنم
ولی هرچه به ذهنم می رسد یا رنگ نصیحت دارد
یا مصداق بارز ضرب المثل یاسین خواندن در گوش آن عزیز است(بخوانید دور از جان شما)م!!
پس
پایان








<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?